تولد مریم

ساخت وبلاگ

سه شنبه نوزدهم دی ۱۴۰۲ 16:39

دیروز تولد مریم بود قرار بود با م براش تراول ماگ بخریم اما به دستور ز مبنی براینکه خودش یدونه داره ما هم نخریدیم.

من نمیدونم مگه قراره هرکی هرچی داره دیگه ما براش نخریم اون چیز رو

درنتیجه دیگه بعد از تایم اداری هول هولکی رفتم یه چیز براش خریدم. رفتیم یه کافه دیگه عصرونه خوردیم و برگشتیم.

درکل خوب بود بعد از مدت ها دیدمشون

خبر خوب رو هم بهشون گفتم هرچند همه میدونستن بجز مریم

دیروز درحینی که رفتم دنبال کادو وارد یه مغازه شدم که محصولات مراقبتی پوست میفروخت گفتم برم تو یه قیمتی بگیرم. گفتم تو فلان رنج قیمت چی دارین با پوزخند به من گفت هزارتومن؟ مبلغی که گفتم اصلا کم نبود حالم از اون لبخند و رفتارش بهم خورد مرتیکه احمق.

انگار من نمیفهمم جنسای آشغال چینیش رو با قیمت خداتومن داره میکنه تو پاچه مردم فقط بخاطر اینکه تو یه منطقه خوب داره اینا رو میفروشه.

واقعا رفتارش ناراحتم کرد...

الانم برم میوه پوست بگیرم بخورم باید کم کم جمع کنم و بعدم برم سمت باشگاه.

زلزله...
ما را در سایت زلزله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : royajo0on بازدید : 24 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1402 ساعت: 20:59