زلزله

امروز آخرین امتحان رو دادیم خیلیییییی سخت بود.بعد از امتحان با ناد، نیر و شم رفتیم ساختمون بالا برایعکسای یکمی هم برف بازی کردیم وای که چقدر سرد بود.بعدش رفتیم کافه یکم چیز میز خوردیم من تا رسیدمخونه ساعت ۸ بود الان دارم بیهوش میشم از خستگی.دوتا کش کوچولو هم تو مترو گرفتم برای وقتی که موهام رو میبافم ببندم پایین موهام.امشب فقط میخوام با حس خوب تموم شدن امتحانا بخوابم و فردا پاشم به بقیه بدبختیام که شامل پروپوزالو مقاله هست برسم. ته دلم یه جوریه. شاید این آخرینباری باشه که تو عمرم میرم دانشگاه و امتحان میدم.کم کم دفتر ارشد هم داره بسته میشه و ترس از ایندهتو وجودم بیشتر میشه.+ امروز تولد مامان بود. دیشب بهش تبریک گفتم ولیامروز اصلا پیشش نبودم. حالا فردا یه کاریش میکنم بخوانید, ...ادامه مطلب

اصولا مث خر تو گل موندن برا بقیس چون باور نداریم برا خودمون بیش بیاد منم اولش فک نمیکردم ولی خب شد دیگه. میخوام بدونم با چه اعتماد به نفسی باشدم اومدم این رشته حتی احتمال نمیدم دانشگاه ازاد فقستون رشته ی ابیاری گیاهان دریایی قبول شم والاااااا, ...ادامه مطلب

امتحان نهایی های مسخره شروع شده البته داخلی هارو همشو دادیم.فرداهم زیست دارم از دیروز هرچی میخونم تموم نمیشه.خسته شدم یک ماهم تا کنکور کوفتی مونده که کلا خواب و خوراک و زندگی و همه چیزو از من گرفته تموم شه راحت شم البته فک نمیکنم خیلی خوب باش,خردادشیراز ...ادامه مطلب